فقط می‌پیچونم

هوممم من در طول عمرم جوجه خروس زیاد داشتم. جوجه اردک هم. همه سالم رشد می کردن و به جایی می رسیدن که خانواده از بوشون اذیت می شدن و اونا رو می بخشیدن. قناری هم داشتم. سالها قناری داشتم. دیگه صدای قاشق چنگال و در ظرف نانها رو می شناخت، توییت می کرد که براش غذا ببریم. پیر شد مرد. فنچ هم داشتم. مرغ مینا اولم فوت شد و دومی دیگه نوبت اون بود که آدم شم. بابا از بیرون میومد، بش سلام می کرد. بابا می گفت اینو نفروش ولی طوری عاشقش بودم که نمی تونستم تو قفس ببینمش. خانواده هم اجازه نمی دادن تو خونه رهاش کنم. فروختمش. از غمش طوری شدم که دیگه از در پرنده فروش رد می شم، براشون ابراز تاسف می کنم که پرنده ها رو تو قفس نگه می دارن. حتی سگ هم دوست ندارم داشته باشم. کی هر شب ببره بگردونه... فقط می‌پیچونم...ادامه مطلب

چند وقت پیش یکی از شما (یادم نیست کدوم) داخل وبلاگ نوشت. "دارم نوعی از دوست داشتن و دوست داشته شدن رو تجربه می کنم. برای همتون آرزو می کنم." من تو دلم از آرزوش تشکر کردم ولی فکر نمی کردم همچین شانسی گیرم بیاد. رفیق جان ممنون از دعای خیرت. حالا یکی دارم که فرسنگها از هم دوریم. رفاقتمون پاک پاکه. دقیقا همونجوری که مامانم گفت. در حد عرف.

فقط می‌پیچونم...

یه عکس از مادربزرگ دارم. خیلی دوستش دارم. زمانی که خواستم عکس بگیرم، گفت: "نگیر. زشتم" با اشاره سر گفتم نه. خیلی خوشگله. چرا فکر می کنه زشته؟ به خاطر چروکهای صورتش؟ به نظر من اونا هم زیبان. اصلا چرا آدمها دوست ندارن چروک بشن؟ چرا اینهمه کرم ضد چروک می سازن؟ چروک اصلا زشت نیست. من خودم یه خط ظریف زیر چشم چپم دارم وقتی می خندم، عمیقتر می شه. هیچ مشکلی هم باش ندارم. به عنوان عضوی از صورتم پذیرفتمش. #مثل_من_باشید #مثل_مادربزرگم_نباشید.

فقط می‌پیچونم...

خانم گل آی خانم گل

آره با خودتم پرستو جان. دیشب ناخواسته اذیتت کردم. من اصلا با تو نبودم. تو ذهنم هم نبودی. نمی دونم چرا به خودت گرفتی و ناراحت شدی. خلاصه ناراحتیت تقصیر من بود. پس یه عذرخواهی لازمه. ببخشیییییید پرستوووو

پ.ن: زورو جان تقصیر تو هم نبود. تو هم الکی به خودت گرفتی☹️

گذشت رفت دیگه. خوش باشیم.

فقط می‌پیچونم...

یه پسر خاله دارم پنج سال با یک دختر دوست بوده، امسال عقد کردن. خوشبخت بشن ان شالله اما این چیزیه که من تجربه نکردم. اصلا نمی دونم رابطه ی طولانی و چند ساله چطوریه. هرکی بام دوست می شه، بعد از یک مدت سرد می شه و دور می شه. هیچ تلاشی هم برای برگردوندنش فایده نداره. نداشتم از این رابطه ها☹️ می خوام...

فقط می‌پیچونم...

همه حجممو اینستاگرام می بره. از وقتی دخترهای شاخ رو آنفالو کردم، حجمم دیرتر تموم می شه. چرا زودتر به ذهنم نرسید؟

کمترین میزان مصرف کار با بلاگفا هست. یه زمانی فقط کارم داخل بلاگفا بود. شاید باورتون نشه ولی اوج مصرف روزانه من 100 کیلوبایت بود

فقط می‌پیچونم...

فقط می‌پیچونم...

فقط می‌پیچونم...

هفده سالگی یه دوست داشتم به اسم فاطمه. کرج زندگی می کرد. هرگز همدیگه رو ندیدیم ولی چند ماه با هم خوش بودیم. اون موقع ایرانسل همه گیر نبود یادم نیست. فکر کنم اصلا نبود. همراه اول داشتم و شارژ ده هزارتومنی می گرفتم. مادرم می گفت خرجت زیاد می شه. قطع رابطه کن ولی گوش نمی کردم. یه بار یه سوال ازم پرسید که نمی شه بنویسمش. یه کلمه معمولیه ولی معنی بدی داره. اون موقع نفهمیدم. از خواهرم پرسیدم، چند تا فحش بهش داد ولی او هم نگفت معنیش چیه و من همچنان به دوستی باش ادامه دادم. ارتباطمون قطع شد و چند سال گذشت، تازه فهمیدم پیشنهاد ناجور داده بوده. واسه همینه که می گم همه چیو برای بچه تون توضیح بدید. اگه من معنی اون کلمه رو می دونستم، هرگز به رابطه ادامه نمی دادم. فقط می‌پیچونم...ادامه مطلب

نوزده سالم بود. اولین حساب بانکیم در بانک ملت افتتاح کردم. خیلی بچه بودم. واقعا بچه. در عابر بانک تراکنش که انجام می دادم، رسید عملیات رو نصف می کردم، نصفش رو در سطل کنار دستگاه می نداختم. بعد راه میفتادم بقیه ش رو هم سر راه نصف می کردم و در دو سطل متفاوت می نداختم. انقدر محافظه کارانه.

پشت سرم رو هم نگاه می کردم ببینم کسی حواسش هست یا نه.

فقط می‌پیچونم...